خروج راداریradar departureواژههای مصوب فرهنگستانفرایند واپایش هواگردِ درحالخروج از حریم هوایی فرودگاه با استفاده از رادار نظارت (surveillance radar) برای حفظ ایمنی هواگرد
نشانفرست راداریradar beacon, raconواژههای مصوب فرهنگستانتراپاسخگر نصبشده در هواگرد که با دریافت کدِ تپ صحیح از رادار زمینی بلافاصله رمز شناسایی را در همان طولِموج یا در طولِموج متفاوت ارسال میکند متـ . تراپاسخگر
رودکفرهنگ نامها(تلفظ: rudak) (رود = فرزند به ویژه پسر + ک/-ak/ (پسوند تحبیب و نسبت)) ، پسر دوست داشتنی و محبوب ؛ نامِ مَعبر کوهستانی بسیار خطرناکی در انتهای رشتهکوههای فارس ،
رادار هواشناسیweather radar, weather observation radarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رادار در هواگرد که برای دریافت اطلاعات هواشناسی و نشان دادن وضعیت هوای رد سیر (track) پرواز از آن استفاده میشود متـ . رادار هواشناسی هوابُرد airborne wea