protocolsدیکشنری انگلیسی به فارسیپروتکل ها، تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن
protocolدیکشنری انگلیسی به فارسیپروتکل، تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن
شیوهنامة ایمنیsafety protocol, Standard Operating Procedureواژههای مصوب فرهنگستاندستورالعمل و توصیههای مکتوب برای اجرای معیارهای ایمنی ضروری