نخنوقلغتنامه دهخدانخنوق . [ ن ُ ] (ع اِ) گوشه مانندی در اندرون چاه مگر آنکه خرد می باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) . کنگره ٔ پستی در گرداگرد چاه . (ناظم الاطباء). ج ، نخان
کُکگویش بختیاری1. غنچه، شکوفه deraxtâ kok kerdena>:درختها شکوفه کردهاند> ؛ 2. رو بهراه، عالى zennais xeyli kokka>:زندگىاش خیلى روبهراه است، زندگىاش خیلى عالى است> .