هیخلغتنامه دهخداهیخ . [ خ ِ ] (ع اِ فعل ) کلمه ای است که وقت فروخوابانیدن شتر گویند. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
هیخلغتنامه دهخداهیخ . [ هی ی َ ] (ع ص ) شتری که چون هیخ ِ گویند آن را بانگ کند. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
خاکهیخfrazil iceواژههای مصوب فرهنگستان1. انباشت خاکهبلور در حجمی از آب 2. مرحلۀ آغازین تشکیل یخ در آب متلاطم