معنی Central Thai | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

search_result_type_14

Central Thai

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تایلندی مرکزی

central

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرکزی، میانی، بطرف وسط

میانگاهی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

central

central heating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گرمایش مرکزی

central scotoma

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسکاتولوژی مرکزی

central sulcus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوزن مرکزی

central veins of liver

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رگهای مرکزی کبد

central body

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بدن مرکزی

central vein of retina

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رگ مرکزی شبکیه چشم

Central American nation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ملت مرکزی آمریکا

central vision

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دید مرکزی

central processor

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پردازنده مرکزی

Central Time

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زمان مرکزی

Central African Republic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جمهوری آفریقای مرکزی

Central Powers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قدرتهای مرکزی

Central African Republic franc

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرانک جمهوری افریقای مرکزی

central gyrus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

gyrus مرکزی

Central Africa

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آفریقای مرکزی

Central American country

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کشور آمریکای مرکزی

central chimpanzee

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شامپانزه مرکزی