Angleدیکشنری انگلیسی به فارسیزاویه، گوشه، طرف، کنج، قلاب ماهی گیری، تیزی یا گوشه هر چیزی، با قلاب ماهی گرفتن، دام گستردن، دسیسه کردن
خطای بَست مثلثmisclosure of triangleواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف مجموع سه زاویۀ اندازهگیریشدۀ یک مثلث با مجموع 180 درجه و اضافۀ کُرویّت مثلث
زاویۀ پسگراییsweepback angleواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ میل به عقب بال، بین محور عرضی و خط یکچهارم وتر
زاویۀ پهلوگَردbank angleواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ بین محور عمودی هواگَرد و صفحۀ قائم زمین که محور طولی هواگَرد در آن قرار دارد