خودپردازautomated teller machine, ATM 1, automatic teller machine, automated banking machine, ABM, cash machine, cashpoint, cashline, automated teller, automatic teller, cash dispenserواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه الکترونیکی خودکاری که با قرار دادن کارتهای بانکی در آن بعضی از خدمات بانکی مانند دریافت وجه از حساب یا انتقال وجه از حسابی به حساب دیگر و پرداخت قبض را
سامانۀ پایش خودکار قطارautomatic train monitoring, ATM 2واژههای مصوب فرهنگستانزیرسامانهای برای پایش خدمترسانی قطار بهکمک توصیفگرهای قطار (train describers)، جمعآوری اطلاعات مربوط به میزان اشغال بودن مدار خط ازطریق نشانکهای ثبت رادی
سرِ پولat the money, ATMواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن قیمت اصابت اختیارنامة خرید یا فروش دارایی مبنا با قیمت بازار برابر است متـ . اختیارنامة سرِ پول at the money option
نشانگر نوع پایهبارpayload type identifier, PTIواژههای مصوب فرهنگستاندر سامانۀ انتقال ناهمزمان (asynchronous transfer mode, ATM)، سه بیت در سرآیند خانک که خانکهای حامل اطلاعات کاربر و حامل اطلاعات خدمات را از هم متمایز میکند