سازفرهنگ انتشارات معین(اِ.) 1 - هریک از آلات موسیقی . 2 - وسایل زندگی . 3 - سامان ، نظم و ترتیب . 4 - استعداد، آمادگی . 5 - ابزار، آلت . 6 - نغمة موسیقی ، آهنگ . 7 - تجهیزات جنگی ،
کارفرهنگ انتشارات معین(اِ.) 1 - آن چه از شخصی یا شیئی صادر شود، آن چه که کرده شود، فعل ، عمل . 2 - پیشه ، شغل . 3 - سعی و جهد. 4 - رزم ، جنگ . 5 - کشت ، زراعت . 6 - مسئولیت ، وظیفه
ناپاکفرهنگ انتشارات معین(ص .)1 - چرکین . 2 - آلوده . 3 - حرام . 4 - بدکاره ، بدکردار. 5 - نجس . 6 - کافر. 7 - غدار. 8 - کسی که در حال جنایت است . 9 - زشت ، بد. 10 - غیرخالص ، مغشوش
آراستهفرهنگ انتشارات معین(تِ) 1 - (ص مف .) مزیُن ، زینت شده . 2 - منظّم . 3 - (ص .) آماده ، مهیّا. 4 - آهستگی ، درنگ . 5 - آسایش ، راحتی . 6 - خاموشی ، سکوت . 7 - امن ، امان . 8 - بستر،
دستگاهفرهنگ انتشارات معین(دَ) (اِمر.) 1 - ثروت . 2 - نیرو، توانایی . 3 - یک آهنگ کامل موسیقی . 4 - هر مجموعه ابزار و آلاتی که برای انجام کاری فراهم شده باشد. 5 - دسترس ، دسترسی . 6 - شک