بهترینلغتنامه دهخدابهترین . [ ب ِ ت َ ] (ص عالی ) مزیدعلیه «بهتر»، از عالم نوآئین و نوآئین ترین ، چه این کلمه نسبت است که گاهی بمعنی مذکور آید چنانکه در کهین و مهین یعنی شخص منسوب
بهترینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ین، قهرمان، رکورددار نخبه، زبده، برگزیده، گزیده، منتخب، دستچین، انتخابشده، باکلاس، نادر بهینه، بی همتا
بهترین خلقلغتنامه دهخدابهترین خلق . [ ب ِ ت َ ن ِ خ َ ] (اِخ ) کنایه از حضرت رسالت مآب صلی اﷲ علیه و آله و سلم . (آنندراج ). حضرت پیغمبر، خاتم النبیین صلی اﷲ علیه و آله . (ناظم الاطبا
بهترین بختلغتنامه دهخدابهترین بخت . [ ب ِ ت َ ب َ ] (ص مرکب )... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسی که بخت او بهتر باشد از بخت دیگران . (آنندراج ) (از بهار عجم ). نیکبخت و سعادتمند و آنک