خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
���������� 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ارتیاب
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - 1 - (مص م .) کسی را متهم ساختن . 2 - (مص ل .) دچار شک و تردید گردیدن ، گمان داشتن .
-
انبوی
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) 1 - (ص فا.) 1 - بوی دهنده (خوب یا بد). 2 - چیزی که بدبو باشد.
-
آبرود
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - سنبل . 2 - نیلوفر.
-
آتشگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - آتشکده . 2 - آتشدان .
-
بالارو
فرهنگ فارسی معین
(اِفا.) 1 - بالارونده . 2 - آسانسور.
-
پایتابه
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - پاتابه . 2 - جوراب .
-
تباهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - فساد. 2 - نابودی .
-
چشمداشت
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) 1 - امید. 2 - طمع .
-
خشنودی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - خرسندی . 2 - شادمانی .
-
خداوندگار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - مالک ، صاحب .
-
درنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(حامص .)1 - آهستگی . 2 - تأخیر.
-
رهنمونی
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(حامص .)1 - هدایت . 2 - بدرقه .
-
زینهارداری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - وفاداری . 2 - امانت .
-
ژیان
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - خشمگین . 2 - درنده .
-
ساروق
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - بقچه . 2 - سفره .