اشعهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپرتو. اشعهٴ ایکس (مجهول، رنتگن): (فیزیک) پرتوهای نور با طول موج کوتاه که در پرتونگاری از آن استفاده میشود اشعهٴ کیهانی: (فیزیک) تشعشعات دارای انرژی و قابلیت نف
پس وپیشفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهعقبوجلو. پسوپیش کردن: (مصدر متعدی)۱. اشیایی را که در جایی گذاشتهشده جابهجا کردن و جای آنها را عوض کردن.۲. مردمی را که در جایی جمع شدهاند به عقبوجلو راندن
جام کاریفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآیینهکاری.= جامکاری کردن:۱. آیینهکاری کردن.۲. پیاپی جام شراب گرفتن و نوشیدن.