چنپورلغتنامه دهخداچنپور. [ چُم ْ ] (اِ) پالهنگ که اسب بدان کشند. (رشیدی ). پالهنگ که اسب را بدان جنیبه کنند و اصل در آن پالاهنگ است و اصطلاح این زمان یعنی یدک کش و در عربی مقود گ
کنپوشلغتنامه دهخداکنپوش . [ کُم ْ ] (اِ) برقع که بدان روی پوشند و عربی آن کنبوش و جمع عربی آن کنابیش است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کنبوش و کنابش و کنابیش در همین لغت
نپورلغتنامه دهخدانپور. [ ن َ ] (اِ) بمعنی نفیر است که برادر کوچک کرنا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). نفیر. (از جهانگیری ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). نوعی از نفیر و شیپور. (ناظم