یکسونلغتنامه دهخدایکسون . [ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) یکسان بود. (فرهنگ اسدی ). یکسونه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یکسان و برابر و هموار. (ناظم الاطباء) : تویی آراسته بی آر
یکسونهلغتنامه دهخدایکسونه . [ ی َ / ی ِ ن َ /ن ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) به معنی یکسون است که برابر باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). یکسان . (اوبهی ). مساوی . هموار. (ناظم الاطباء).
یکسونیدنلغتنامه دهخدایکسونیدن . [ ی َ / ی ِ دَ ] (مص جعلی مرکب ) یکسانیدن و برابر کردن . (آنندراج ). هموار کردن وبرابر ساختن . (ناظم الاطباء). و رجوع به یکسون شود.
تهبندکcodettaواژههای مصوب فرهنگستان1. تهبند کوتاهی، غالباً در انتهای برشی از یک پویة سونات 2. در فوگ، گذری میانکی که در بخش گشایش بین هر بار حضور نهاد تکرار میشود
موومانواژهنامه آزادموومان به معنای بخش کاملی از یک اثر بزرگتر موسیقی است که خود آغاز و انجامی دارد. آثاری مانند سمفونی و کنسرتو و سونات هر یک از چند موومان تشکیل میشوند. گاه یک
کنسرتولغتنامه دهخداکنسرتو. [ ک ُ س ِ ت ُ ] (ایتالیائی ، اِ) همراهی یک یا دو یا سه ساز که وظیفه ٔ اصلی را عهده دارند با ارکستر سمفونیک . کنسرتو با سمفونی فرقی چندان ندارد و دارای ه
سفتنلغتنامه دهخداسفتن . [س ُ ت َ ] (مص ) پهلوی «سوفتن » کردی «سونتین » (سوراخ کردن ) قیاس کنید، فارسی «سمب » وجه اشتقاق کلمه را (از اوستا) که هرن در اشتقاق اللغة نقل کرده هوبشما
پلاتوسانتراللغتنامه دهخداپلاتوسانترال . [ پْلا / پ ِ ] (اِخ ) ماسیف سانترال . نام نجدی شامل یک پنجم مساحت فرانسه دارای رصیف هائی مدرّج و به طبقات که بر فراز آنها در مشرق کوههای لو فورز