یک زمانلغتنامه دهخدایک زمان . [ ی َ / ی ِ زَ ] (ق مرکب ) دمی . لحظه ای . زمانی .اندک زمانی . مدت کمی . (یادداشت مؤلف ) : خِرَد تیره و مرد روشن روان نباشد همی شادمان یک زمان . فردو
یکفرهنگ انتشارات معین( ~.) (ص )1 - تنها و بی همتا. 2 - نخست ، اول . 3 - (کن .) درجة بالا، بسیار خوب .
ناهمزمانasynchronousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ نمیدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان ندارند
همزمانsynchronousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ میدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان دارند