یک ذرهلغتنامه دهخدایک ذره . [ ی َ / ی ِ ذَرْ رَ / رِ ] (ق مرکب ) مقدار بسیار خرد و اندک . (ناظم الاطباء).
یکفرهنگ انتشارات معین( ~.) (ص )1 - تنها و بی همتا. 2 - نخست ، اول . 3 - (کن .) درجة بالا، بسیار خوب .
یکگویش اصفهانی تکیه ای: yek / itâ طاری: yek طامه ای: yak / yek / i طرقی: yak / itâ کشه ای: yek / itâ نطنزی: yak / yek / itâ
پسزنی کامپتونCompton recoilواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک ذره براثر پراکندگی کامپتون به حرکت درمیآید یا در آن تغییر حرکت به وجود میآید
رابطة دوبْرویde Broglie relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای بین تکانة کلاسیک یک ذره و طولِموجی که، برطبق نظر دوبْروی، به آن ذره نسبت داده میشود