یکفرهنگ انتشارات معین( ~.) (ص )1 - تنها و بی همتا. 2 - نخست ، اول . 3 - (کن .) درجة بالا، بسیار خوب .
شگرلغتنامه دهخداشگر. [ ش َ گ َ ] (اِ) زنبور سیاه . (آنندراج ) (غیاث ) : ز پستان هر یک شگر خورده شیر.(اسکندرنامه از آنندراج ).
پیمانه پر شدنلغتنامه دهخداپیمانه پر شدن . [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ پ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مالامال شدن و لبریز گشتن کیله یا جام . || کنایه از عمر به آخررسیدن . (برهان ) (غیاث ). رسیدن مرگ .
جرعه دانلغتنامه دهخداجرعه دان . [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) چیزی که در آن جرعه ٔ شراب ریزند. (شرفنامه ٔ منیری )ظرفی که در آن جرعه ٔ شراب ریزند. (برهان ) مَغسَلَه .(مهذب الاسماء). پ
تاشلغتنامه دهخداتاش . (ترکی ، پسوند) مؤلف غیاث اللغات در ذیل خواجه تاش آرد: نزد حقیر مؤلف تحقیق این است که خواجه تاش در اصل خواجه داش باشد و دال را بجهت قرب مخرج به تاء بدل ک