یکنواختدیکشنری فارسی به انگلیسیeven, dead, equable, humdrum, invariable, steady, monotonously, uneventful, uniform
یک نواختلغتنامه دهخدایک نواخت . [ ی َ / ی ِ ن َ ] (ص مرکب ) یک دست . یک رو. یک نسق . برتر که همه از یک جنس و نوعند. که هیچ جزء فروتر از اجزاء دیگر نیست . (یادداشت مؤلف ). || هموار.