والعادیاتلغتنامه دهخداوالعادیات . [ وَل ْ ] (اِخ ) یکصدمین سوره است از قرآن مجید و آن مکیه و مشتمل بر یازده آیت است و بدین آیت آغاز شود: والعادیات ضبحا.
فنیگلغتنامه دهخدافنیگ . [ ف ِ ] (اِ) سکه ٔ نیکلی رایج در آلمان . (یادداشت مؤلف ). پفنیک . برابر با یکصدم مارک .
ریزسنجلغتنامه دهخداریزسنج . [ س َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آلتی است برای اندازه گیری قطر اجسام بسیار کوچک و آن تا حدود یکصدم میلیمتر را تعیین می نماید. (فرهنگ فارسی معین ).
صدیکلغتنامه دهخداصدیک . [ ص َ ی َ ] (عدد کسری اِ مرکب ) یک قسمت از صد قسمت . سانتیم . یکصدم . یکی از صد : رودکی استاد شاعران جهان بودصدیک از وی توئی کسائی پرگست . کسائی مروزی .ن
مترلغتنامه دهخدامتر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از اندازه ٔ طول که عبارت است ازیک چهل میلیون جزء از دایره ٔ نصف النهار و مساوی است به پانزده گره و سه ربع گره یعنی یک ربع گره ا