لغتنامه دهخدا
یکره . [ ی َ / ی ِ رَه ْ ] (ص مرکب ) در یک طریق و به واسطه ٔ یک راه . (ناظم الاطباء). یک طریق . (برهان ). || بی ریا و بی نفاق . (برهان ) (ناظم الاطباء). صاف و ساده . || (ق مرکب ) به یک بارگی . کلیتاً. بالکل . کلاً. یک باره . (یادداشت مؤلف )