یکدیگرلغتنامه دهخدایکدیگر.[ ی َ / ی ِ گ َ ] (ضمیر مبهم مرکب ) یک و دیگر. (ناظم الاطباء). همدیگر. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). این و آن . (ناظم الاطباء). یکدگر. همدگر. یکی و دیگری . با هم . (یادداشت مؤلف ) : دو مهتر... بسی رنج بر خاط
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَکدَر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به اکدر شود.
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک َ دُ ] (اِ) نامی که در طوالش به زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به زیرفون شود.
ناخن بر یکدیگر زدنلغتنامه دهخداناخن بر یکدیگر زدن . [ خ ُ ب َ ی ِ گ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) میان دو کس جنگ انداختن . (بهارعجم ) (فرهنگ نظام ) : تا میان بلبل و قمری شود غوغا بپامیزند ناخن بهم از باد در گلزار گل . وحشی (از نظام ).چو مژگان هر دو عالم