یویولغتنامه دهخدایویو. (اِخ ) موضعی است که جنگ یویو یکی از جنگهای عرب بدان نسبت داده شده است . (از تاج العروس ) (از یاقوت ج 9 ص 421).
یویولغتنامه دهخدایویو. [ ی ُ ی ُ ] (اِ) (اصطلاح عامیانه ) اسباب بازیی است بچگان را و آن مرکب است از دو صفحه ٔ گرد قرص مانند حلبی یا پلاستیکی یا چوبی یا جز آن که به وسیله ٔ یک می
یؤیولغتنامه دهخدایؤیؤ. [ ی ُءْ ی ُءْ ] (ع اِ) مرغی شکاری شبیه به باشه . ج ،یآئی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از صبح الاعشی ج 2 ص 61) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قسمی از
یحیویلغتنامه دهخدایحیوی . [ ی َح ْ ی َ وی ی ] (اِخ ) احمدبن حسن بن محمدبن یحیی بن یحیویه عدل یحیوی نیشابوری مکنی به ابوالحسین ، از راویان بود و از سری بن خزیمة و جز او روایت کرد
یحیویلغتنامه دهخدایحیوی . [ ی َح ْ ی َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به یحیویه که نام کسی است . (از لباب الانساب ). || منسوب است به یحیی .
یؤیولغتنامه دهخدایؤیؤ. [ ی ُءْ ی ُءْ ] (ع اِ) مرغی شکاری شبیه به باشه . ج ،یآئی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از صبح الاعشی ج 2 ص 61) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قسمی از
یأیاءلغتنامه دهخدایأیاء. [ ی َءْ ] (ع اِ) آواز یؤیؤ. (از اقرب الموارد) (آنندراج ). یَأیاءة. (منتهی الارب ). رجوع به یأیاءة شود.
ی یلغتنامه دهخدای ی . [ ی ُ ی ُ ] (اِ) (اصطلاح بچگانه ) یویو. بازیچه ای است بچگان را. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به یویو شود.