drivelدیکشنری انگلیسی به فارسیرانندگی، گلیز، دری وری سخن گفتن، پریشان گفتن، اب دهان جاری ساختن، از دهن یا بینی جاری شدن
اسیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وهر، سرکه، آبلیمو، آبغوره، جوهر لیمو اسیدنیتریک(سولفوریک، اَسِتیک، سیتریک، لاکتیک، کربنیک، فُرمیک) عامل مرگومیر
عمرانلغتنامه دهخداعمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن یصهربن فاهث . نام پدر موسی و هارون است و او را «عمران بن فاهث بن لاوی بن یعقوب » نیز گفته اند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 80).- موسی
تجلیةلغتنامه دهخداتجلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از: «ج ل ی ») آشکارکردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطرالمحیط): ان اﷲ یجلی الساعة؛ ای یظهرها. (اقرب الموار
عمرانلغتنامه دهخداعمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن فاهث بن لاوی بن یعقوب . نام پدر موسی و هارون است به روایات مسلمین . و نام او را «عمران بن یصهربن فاهث » نیز گفته اند. (از حبیب السیر