یونی هالغتنامه دهخدایونی ها. [ ی َ وَ ] (اِخ ) یونانیهای آسیای صغیر. (از ایران باستان ج 2 ص 1605). و رجوع به یونان و یون شود.
یونیانلغتنامه دهخدایونیان . [ی ُ ] (اِخ ) یکی از شعبه های چهارگانه ای که یونانیان قدیم بدان منقسم شده بودند. آنان از زمانهای بسیار قدیم در خطه ٔ شرقی یونان قدیم و خطه ٔ شمالی موره
یونیهلغتنامه دهخدایونیه .[ ی ُ ی َ / ی ِ ] (لاتینی ، اِ) نام ماه دوم از ماههای مغرب که آغاز آن با آغاز ماههای قبطی برابر است . (ازآثارالباقیه ص 50 و 71). یونیو. یونیوس . ژوئن . ج
کورکی هالغتنامه دهخداکورکی ها. (اِخ ) نام قومی است که به نقل کتیبه ٔ داریوش بزرگ ، به همراهی بابلیها و یونی ها برای ساختن قصر شوش چوب سدر را از بابل تا شوش حمل کردند. (از ایران باست
یونانلغتنامه دهخدایونان .(اِخ ) نام قومی که در جنوب اروپا در شبه جزیره ٔ یونانستان ساکنند. خود مردم به خود هلانی گویند. ایرانیان این اسم را از نام یکی از قبایل آنها که یونی ها با
پانیازیسلغتنامه دهخداپانیازیس . (اِخ ) پسر پلیارخس از کسان هردُت . وی در حدود 457 به امر لیگدایلس جبار کشته شد. او را منظومه ای به نه هزار بیت و منظومه ای به هفت هزار بیت بوده است .
یونلغتنامه دهخدایون . (اِخ ) قسمت آسیای صغیر یونان قدیم : چوب سدر که استعمال شده ، آن را از محلی آورده اند که کوه نامیده می شود. مردمان ایبرناری این چوب را آوردند. از مملکت باب
مزونفرهنگ انتشارات معین(مِ زُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - ذره ای بنیادی با بر هم کنش های هسته ای قوی و عدد بار یونی صفر و جرمی بین الکترون و نوکلئون . (فیزیک ). 2 - محل تهیه و فروش لباس .