یونانیلغتنامه دهخدایونانی . (ص نسبی ، اِ) منسوب به یونان . هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان . (یادداشت مؤلف ) : ساخت آنگه یکی بیوکانی هم بر آیین و رسم یونانی . عنصری . || اهالی یونان .مردم یونان . که از مردم یونان باشد. اهل یونان .
آناناسAnanasواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از آناناسیان با گیاهان بارده که بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری امریکاست، اما در دیگر مناطق نیز دیده میشود؛ براساس مطالعات زیستشناسی مولکولی جدید این سرده فقط یک گونه دارد
شنیس یونانیلغتنامه دهخداشنیس یونانی . [ ؟ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنیک .از مقیاسهای حجم در ایران باستان ، مساوی : 1007 پیمانه ، 1007 لیتر. (تاریخ ایران باستان ص 166 و <span class="hl" dir="ltr
شیخ یونانیلغتنامه دهخداشیخ یونانی . [ ش َ خ ِ ] (اِخ ) فلوطن . رجوع به شیخ الیونانی و فلسفه ٔ بزرگ ترجمه ٔ احمد آرام ص 91، 53، 52 و تتمه ٔ صوان الحکمة ص 185 شود.<b
فلس یونانیلغتنامه دهخدافلس یونانی . [ ف َ س ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) خرمهره . در کتب لغت یافته نشده . (غیاث ).
یونانیتلغتنامه دهخدایونانیت . [ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) یونانی بودن . از یونان بودن . از مردم یونان بودن . (یادداشت مؤلف ) : شهرهای یونانی که علمدار یونانیت در ایران بودند سلوکیها را بی شک بر پارتی های شجاع و... ترجیح خواهند داد. (ایران باستان ج <span class="hl" dir
شنیس یونانیلغتنامه دهخداشنیس یونانی . [ ؟ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنیک .از مقیاسهای حجم در ایران باستان ، مساوی : 1007 پیمانه ، 1007 لیتر. (تاریخ ایران باستان ص 166 و <span class="hl" dir="ltr
شیخ یونانیلغتنامه دهخداشیخ یونانی . [ ش َ خ ِ ] (اِخ ) فلوطن . رجوع به شیخ الیونانی و فلسفه ٔ بزرگ ترجمه ٔ احمد آرام ص 91، 53، 52 و تتمه ٔ صوان الحکمة ص 185 شود.<b
فلس یونانیلغتنامه دهخدافلس یونانی . [ ف َ س ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) خرمهره . در کتب لغت یافته نشده . (غیاث ).
ارسطوفرهنگ نامها(تلفظ: arastu) (معرب یونانی)حکیم مشهور یونانی، شاگرد افلاطون و مقلب به معلم اول مدون حکمتی یونانی.
یونانیتلغتنامه دهخدایونانیت . [ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) یونانی بودن . از یونان بودن . از مردم یونان بودن . (یادداشت مؤلف ) : شهرهای یونانی که علمدار یونانیت در ایران بودند سلوکیها را بی شک بر پارتی های شجاع و... ترجیح خواهند داد. (ایران باستان ج <span class="hl" dir
حب الباقلاءالیونانیلغتنامه دهخداحب الباقلاءالیونانی . [ ح َب ْ بُل ْ ق ِ ئِل ْ نی ی ] (ع اِ مرکب ) وزنی است معمول طبیبان و داروگران معادل شش قیراط.
شنیس یونانیلغتنامه دهخداشنیس یونانی . [ ؟ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنیک .از مقیاسهای حجم در ایران باستان ، مساوی : 1007 پیمانه ، 1007 لیتر. (تاریخ ایران باستان ص 166 و <span class="hl" dir="ltr
شیخ الیونانیلغتنامه دهخداشیخ الیونانی . [ ش َ خُل ْ ] (اِخ ) شیخ یونانی . فلوطن صاحب اثولوجیا (میامرو تا سوعا)که بغلط آنرا به ارسطو نسبت کرده اند. فلوطینس . (یادداشت مؤلف ). رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمة ص 185 شود.
شیخ یونانیلغتنامه دهخداشیخ یونانی . [ ش َ خ ِ ] (اِخ ) فلوطن . رجوع به شیخ الیونانی و فلسفه ٔ بزرگ ترجمه ٔ احمد آرام ص 91، 53، 52 و تتمه ٔ صوان الحکمة ص 185 شود.<b