یه یهلغتنامه دهخدایه یه . [ ی َهَْ ی َهَْ ] (ع صوت ) یهیه . یهیا. شبانان در راندن شتر گویند: یه یه و یهیا. (از تاج العروس ج 10 ص 421 و ج 9 ص 424). و رجوع به یهیا شود.
اشهیلغتنامه دهخدااشهی . [ اَ ها ] (ع ن تف ) آرزودارنده تر. مرغوبتر. (آنندراج ). آرزوآورده تر. (از منتخب ) (غیاث ). آرزوکننده تر. دوست داشته تر. آرزومندتر. خواهنده تر. (ناظم الاط
بریهیلغتنامه دهخدابریهی . [ ب ُ رَ هی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به بریهة که نام مادر منتسب الیه است . (از الانساب سمعانی ).