ینصلغتنامه دهخداینص . [ ی َ ] (ع اِ) خارپشت . (ناظم الاطباء). خارپشت . و آن مقلوب نیص است یا یکی تصحیف دیگری است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ینستانلغتنامه دهخداینستان . [ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 42000گزی خاوری آستانه ، با 293 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین ر
ینستانلغتنامه دهخداینستان . [ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 42000گزی خاوری آستانه ، با 293 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین ر
حب الایارجلغتنامه دهخداحب الایارج . [ ح َب ْ بُل ْ اَ رِ ] (ع اِ مرکب ) داود ضریر انطاکی در تذکره گوید: ینسب الی ابن ماسوا (شاید: ماسویه ) و لم یثبت . ینفع من امراض الدماغ الباردة خصو
اثاوالیسلغتنامه دهخدااثاوالیس . [ ] (اِخ ) ابن الندیم در ذیل کتاب النفس ارسطو گوید: و قد یوجد بتفسیر جید ینسب الی سنبلیقوس سریانی و عمله الی اثاوالیس ، و قد یوجد عربی . و قفطی در تا
لیلیلغتنامه دهخدالیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت حلوان بن عمران القضاعیة. ام جاهلیة ینسب الیها بطن من مضر من العدنانیة و هم بنوالیاس بن مضر. (اعلام النساء ج 6 ص 1368). صاحب مجمل ال