یزشنلغتنامه دهخدایزشن . [ ی َ زِ ] (اِمص ) دعا. عبادت .ورد. (یادداشت مؤلف ) : ما ششگانه ٔ دیگر یزشن ها و نیرنگها که در دین از بهر این کار گفته است بجای آوریم . (مقدمه ٔ ارداویر
یزشنلغتنامه دهخدایزشن . [ ی َ زِ ] (اِمص ) دعا. عبادت .ورد. (یادداشت مؤلف ) : ما ششگانه ٔ دیگر یزشن ها و نیرنگها که در دین از بهر این کار گفته است بجای آوریم . (مقدمه ٔ ارداویر
یزشنیلغتنامه دهخدایزشنی . [ ی َ زِ] (ص نسبی ) الهی و ربانی . (ناظم الاطباء). || (اِ) پرستش . عبادت . (یادداشت مؤلف ). || (اِخ ) نام نسک هفدهم از کتاب زند. (ناظم الاطباء).
یمانلغتنامه دهخدایمان . [ ی َ ] (اِ) تابش و ضیا و تابانی . (ناظم الاطباء). || بیماریی است مهلک اسب را که به زودی کشد. (یادداشت مؤلف ).
یمانلغتنامه دهخدایمان . [ ی َ ] (اِخ ) ابن رباب . ازبزرگان متکلمان خوارج . اول در فرقه ٔ ثعلبیه بود سپس به فرقه ٔ بهییه پیوست . و از اوست : کتاب المخلوق . کتاب التوحید. کتاب احک