حجر یقوم علی الماءلغتنامه دهخداحجر یقوم علی الماء. [ ح َ ج َ رُن ْی َ م ُ ع َ لَل ْ ] (ع اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی گوید: سنگی سبک که بر سر آب دریا میباشد، و اگر در روز گیرندسبک تر از آن باشد که
حجر یقوم علی الماءلغتنامه دهخداحجر یقوم علی الماء. [ ح َ ج َ رُن ْی َ م ُ ع َ لَل ْ ] (ع اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی گوید: سنگی سبک که بر سر آب دریا میباشد، و اگر در روز گیرندسبک تر از آن باشد که
قسیلغتنامه دهخداقسی . [ ق َ سی ی ] (اِخ ) ابن منیةبن بنیت بن یقدم ، از طائفه ٔ بنی ایاد، مکنی به ابورغال و ملقب به ثقیف . صاحب قبری است که بین مکه و طائف قرار دارد و تا به امرو
قدلغتنامه دهخداقد. [ق َ ] (ع حرف ) و این مختص است به فعل متصرف خبری مثبت و مجرد از جازم و ناصب و حرف تنفیس و دارای شش معنی است : 1 - توقع، چون قد یقدم الغائب و این برای کسی گف
اسکلفاجلغتنامه دهخدااسکلفاج . [ اِ ک ِ ] (اِ) رند. مشتواره . پنیرتراش : نزل فی بعض اسفاره منزلاً و استدعی ماءً لغسل رِجلیه اخر خلعه لخفیه فقدم الیه رَب ّ المنزل الماءَ و کانت علیه