drag and dropواژهنامه آزادکشیدن و رَهاندَن. هنگام کار با رایانه، کُنِشی (عملی) است که در آن با موشی (ماوس) یک چیز را گرفته، جابجا کرده و می رهانند (رها می کنند). "دِرَگ اَند دِراپ کُن" م
اخدعلغتنامه دهخدااخدع . [ اَ دَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خَدع . فریبنده تر: اخدع من ضب ّ. || (اِ) رگ حجامتگاه . رگ گردن . رگ پشت . رگی است در جای حجامت عنق و آن شعبه ای از ورید
شکیمةلغتنامه دهخداشکیمة. [ ش َ م َ ] (ع اِمص ) ننگ . عار. (ناظم الاطباء). ننگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سرکشی . کبر. غرور. (ناظم الاطباء). سرکشی . یقال : فلان شدید الشکیمة
غارلغتنامه دهخداغار. (ع اِ) سوراخ در کوه . (دهار). دره و شکاف کوه . (برهان ) (دستور اللغة). سوراخ کوه . (مهذب الاسماء). سمج که در کوه باشد. شکاف کوه که به خانه مانند باشد. شکاف
ضروبلغتنامه دهخداضروب . [ ض َ ] (ع ص ) بسیار زننده . یقال : رجل ٌ ضروب ؛ ای شدیدالضرب و کثیره . (منتهی الارب ).
طبیلغتنامه دهخداطبی . [ طَب ْی ْ ] (ع مص ) بازگردانیدن : یقال طبیته عنه ؛ بازگردانیدم او را از وی . خواندن و کشیدن کسی را: طبیته الیه ؛ خواندم وی را بسوی وی کشیدم . (منتهی الار