یادهلغتنامه دهخدایاده . [ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) قوت حافظه را گویند. (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً از ساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
یدقهلغتنامه دهخدایدقه . [ ی َ دَ ق َ / ق ِ ] (اِ) درختی است مانند زردآلو و آن را به عربی خاماء اقطی گویند و میوه ٔ آن را بل خوانند و در مسهلات بکاربرند. (برهان ) (آنندراج ). ||
یدهلغتنامه دهخدایده . [ ی َ دَ / دِ ] (اِ) سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده . (ناظم الاطباء). || برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این ع
یادهلغتنامه دهخدایاده . [ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) قوت حافظه را گویند. (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً از ساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
یدقهلغتنامه دهخدایدقه . [ ی َ دَ ق َ / ق ِ ] (اِ) درختی است مانند زردآلو و آن را به عربی خاماء اقطی گویند و میوه ٔ آن را بل خوانند و در مسهلات بکاربرند. (برهان ) (آنندراج ). ||
یدهلغتنامه دهخدایده . [ ی َ دَ / دِ ] (اِ) سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده . (ناظم الاطباء). || برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این ع
یده جیلغتنامه دهخدایده جی . [ ی َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) یده چی . (ناظم الاطباء). رجوع به یده چی و یده شود.
یده چیلغتنامه دهخدایده چی .[ ی َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) یده جی . آنکه افسونگری می کند برای نمایش یده . (ناظم الاطباء). رجوع به یده شود.