تیمانلغتنامه دهخداتیمان . (اِخ ) (صحرای جنوبی ) 1 - اول زاده ٔ الیفاز. سفر پیدایش 36:11. 2 - ملکی که به اسم اول زاده ٔ الیفاز مسمی شد و اهالیش بواسطه ٔ حکمت و کثرت دانش شهرت داشت
راملغتنامه دهخدارام . (اِخ ) نام یکی از منسوبان الیفاز (ایوب 32:2) و بعضی برآنند که همان آرام میباشد که در سفر پیدایش (22: 21) مذکور است . (قاموس کتاب مقدس ).
ذوزوائدلغتنامه دهخداذوزوائد. [ زَ ءِ ] (ع ص مرکب ) اسد ذوزوائد؛ شیر که پنجه و ناب و غرش بر جای دارد. ابن سیدة آورده است :او ذی زوائد لایطاف بارضه یفشی المهجهج کالذنوب المرسل .(از ت
صرعةلغتنامه دهخداصرعة. [ ص ُ رَ ع َ ] (ع ص ) آنکه او مردم را بسیار اندازد. (منتهی الارب ). اعظم رجل فی الخلق لأنه یغلب نفسه عند الغضب و یقهرها و هو اکبر نصر یفوز به المرء اذا ت
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن محمدبن عمار ثقفی کاتب . مکنی به ابوالعباس و معروف بحمارالعزیر. خطیب گوید: در مقاتل الطالبیین و هم کتب دیگر، نام مصنفات او آ