یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن محمدبن موسی بن سلام بن حُشتن بن ورد خراسانی . محدث است و پیش از سال 400 هَ . ق . درگذشته است . (از تاج العروس ).
یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بزاز بغدادی ، ملقب به جراب . محدث است . فرزندش اسماعیل بن یعقوب بن حسن بن عرفه ای و از وی حدیث کرده اند و او از ابوجعفر محمدب
یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن قاضی سعدبن ابی عصرون ، معروف به ابن ابی عصرون . از دانشمندان شافعی و استاد مدرسه ٔ قطبیه ٔ قاهره بود و در محله به سال 6
یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ی َ ] (اِخ ) ابن نوح کاتب . به عربی شعر گفته و دیوان او پنجاه ورقه بوده است . (از الفهرست ابن الندیم ).
یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) یعقوب باراده . رئیس طریقه ٔ یعقوبیان از نصارا. پیشوای یعقوبیه ٔ نصاری . مؤسس فرقه ٔ یعقوبیه در سده ٔ ششم میلادی . (یادداشت مؤلف ) : مرا
یعقوب رومیلغتنامه دهخدایعقوب رومی . [ ی َ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به یعقوب بن سیدعلی رومی شود. (یادداشت مؤلف ).
یعقوب خانلغتنامه دهخدایعقوب خان . [ ی َ ] (اِخ ) سومین از خاندان بارکزائی افغانستان (در سال 1296 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
یعقوب آق قویونلولغتنامه دهخدایعقوب آق قویونلو. [ ی َ ب ِ ق ُ ] (اِخ ) سلطان یعقوب پسر اوزون حسن . و رجوع به یعقوب بیک شود.