یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان ، از بنی یعفور در صنعا و یمن (248-259 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (اِخ )نام خر آن حضرت پیغمبر اسلام (ص ). (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از مکارم الاخلاق ص 139). نام خر آن حضرت (ص ) و اصل آن عُفَیْ
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (ع اِ) آهوبره . گوزن بچه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آهوبره که اندک مایه قوت گرفته باشد. (دهار) (از مهذب الاسماء). آهوبچه ٔ میان
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ / ی ُ ] (ع اِ) آهوی خاکسترگون یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
یعفوریهلغتنامه دهخدایعفوریه . [ ی َ ری ی َ ] (اِخ ) صنفی از فرقه ٔ غالیه ٔ منسوب به محمدبن یعفور. (مفاتیح ). از فِرَق شیعه ٔ امامیه ، معاصرین ابومحمد هشام بن حکم . (از خاندان نوبخت
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان ، از بنی یعفور در صنعا و یمن (248-259 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (اِخ )نام خر آن حضرت پیغمبر اسلام (ص ). (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از مکارم الاخلاق ص 139). نام خر آن حضرت (ص ) و اصل آن عُفَیْ
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ ] (ع اِ) آهوبره . گوزن بچه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آهوبره که اندک مایه قوت گرفته باشد. (دهار) (از مهذب الاسماء). آهوبچه ٔ میان
یعفورلغتنامه دهخدایعفور. [ ی َ / ی ُ ] (ع اِ) آهوی خاکسترگون یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
یعفوریهلغتنامه دهخدایعفوریه . [ ی َ ری ی َ ] (اِخ ) صنفی از فرقه ٔ غالیه ٔ منسوب به محمدبن یعفور. (مفاتیح ). از فِرَق شیعه ٔ امامیه ، معاصرین ابومحمد هشام بن حکم . (از خاندان نوبخت