یعلغتنامه دهخدایع. [ ی َ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان زجر کنند تا از گرفتن چیزی بازماند، مثل کخ در فارسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلمه ای است که بدان کودکان را از ناپاکی
یعرلغتنامه دهخدایعر. [ ی َ ] (ع اِ) بزغاله که آن را جهت شکار در مغاک شیر و دیگر سباع بندند یا عام است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بزغاله که بر دام بندند برای صی
الیثلغتنامه دهخداالیث . [ اَل ْ ی َ ] (ع ص ) دلیر. (ناظم الاطباء). شجاع . مؤنث : لَیثاء. ج ، لیث : هو الیث اصحابه ؛ یعنی او سختترین و چابکترین یاران خود است . (از اقرب الموارد)
دان یعنلغتنامه دهخدادان یعن . [ ] (اِخ ) این نام که در (دوم سموئیل 24:6) مذکورست دور نیست که همان دانیان باشد و آن خرابه ای است که در نزدیک اکزیب واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
dueدیکشنری انگلیسی به فارسیناشی از، بدهی، حق، ذمه، موعد پرداخت، پرداختنی، حقوق، مقتضی، قابل پرداخت، سر رسد
یعلغتنامه دهخدایع. [ ی َ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان زجر کنند تا از گرفتن چیزی بازماند، مثل کخ در فارسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلمه ای است که بدان کودکان را از ناپاکی
یعرلغتنامه دهخدایعر. [ ی َ ] (ع اِ) بزغاله که آن را جهت شکار در مغاک شیر و دیگر سباع بندند یا عام است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بزغاله که بر دام بندند برای صی
الیثلغتنامه دهخداالیث . [ اَل ْ ی َ ] (ع ص ) دلیر. (ناظم الاطباء). شجاع . مؤنث : لَیثاء. ج ، لیث : هو الیث اصحابه ؛ یعنی او سختترین و چابکترین یاران خود است . (از اقرب الموارد)
