تاج بلغاریلغتنامه دهخداتاج بلغاری . [ ج ِ ب ُ ] (اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: وی یکی از اطبای معروف بودو درباره ٔ ادویه ٔ مفرده کتابی تألیف کرده است . مؤلف عیون الانباء فی طب
یققلغتنامه دهخدایقق . [ ی َ ق َ / ق ِ ] (ع ص ) ابیض یقق ؛ نیک سپید. ج ، یقائق . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). سخت سپید. (دهار). سفیدی سخت سفید. (مهذب الاسماء). ثعالبی ذیل اق
خیاللغتنامه دهخداخیال . [ خ َ ] (ع اِ) پندار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). وهم . (ناظم الاطباء). ظن . (یادداشت مؤلف ). پندار و گمان . (از
حافظةلغتنامه دهخداحافظة. [ ف ِ ظَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث حافظ. || قوه ٔ حافظه ؛ مقابل قوه ٔ ذاکره . نیروئی است که (بقول قدما) جای آن تجویف اخیر دماغ است ، و کار آن نگاهداری چیزهائیس
لوح محفوظلغتنامه دهخدالوح محفوظ. [ ل َ ح ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قال اﷲ تعالی : فی لوح محفوظ، قیل هو لوح ما فی السماء و مکتوب مافیه و قیل انه من نور و قیل هو ام الکتاب و قیل