یزیدلغتنامه دهخدایزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صقلاب ، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن صقلاب ، شاعر و کاتب اندلسی و در غزل استاد و در ادب نامور بود. همتی بی مانند داشت . مرگ یزی
یزیدلغتنامه دهخدایزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن بکربن داب ، شاعری عالم به اخبار و اشعار عرب بود و دو پسر او عیسی بن یزید و یحیی بن یزید عالم بر اخبار عرب بوده اند. (از ابن الندیم ). و
یزیدلغتنامه دهخدایزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی سفیان قرشی اموی ، مکنی به ابوخالد، از صحابه بود چون بهترین فرد سفیانیان بود به یزیدالخیر معروف گردید. از مادر از معاویه جدا بود و م
یزیدلغتنامه دهخدایزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی مالک دمشقی ، مکنی به ابومالک ، محدث است و تمام بن نجیح از او روایت کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به سیرة عمربن عبدالعزیز شود.
یزید اهوازیلغتنامه دهخدایزید اهوازی . [ ی َ دِ اَهَْ ] (اِخ ) مؤسس فرقه ٔ یزیدیه . رجوع به یزید (ابن انیسة) شود.
یزیدیهلغتنامه دهخدایزیدیه . [ ی َ دی ی َ ] (اِخ ) یا یزیدیان ، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل ... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 5
یزیدیونلغتنامه دهخدایزیدیون .[ ی َ دی یو ] (اِخ ) پیروان مذهب یزیدی که نام فرقه ای است . رجوع به یزیدی و یزیدیه و الموشح ص 380 شود.
یزیدیهلغتنامه دهخدایزیدیه . [ ی َ دی ی َ ] (اِخ ) نام دیگرشهر شماخی است که مرکز شروان می باشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 5) (از تاج العروس ). و رجوع به شماخی شود.
یزیدالاحوللغتنامه دهخدایزیدالاحول . [ ی َ دُل ْ اَح ْ وَ ] (اِخ ) مکنی به ابوخالد. کاتب ابوعبداﷲ وزیر المهدی خلیفه ٔ عباسی متوفی به سال 168 هَ . ق . است . (از الوزراء والکتاب ص 102 و
یزید اهوازیلغتنامه دهخدایزید اهوازی . [ ی َ دِ اَهَْ ] (اِخ ) مؤسس فرقه ٔ یزیدیه . رجوع به یزید (ابن انیسة) شود.
یزیدیهلغتنامه دهخدایزیدیه . [ ی َ دی ی َ ] (اِخ ) یا یزیدیان ، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل ... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 5
یزیدیلغتنامه دهخدایزیدی . [ ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به یزید. (ناظم الاطباء). رجوع به یزیدبن معاویة شود.
یزیدیانلغتنامه دهخدایزیدیان .[ ی َ ] (اِخ ) سلسله ٔ شروان شاهیانند به اعتبار اینکه یزید نام یکی از نیاکان آنهاست . (یادداشت مؤلف ). گویا مؤسس آن سلسله محمدبن یزید بود... به همین