یدالغتنامه دهخدایدا. [ ی َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) لقبی است که شیعه به علی بن ابیطالب علیهما السلام دهند. لقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). رجوع به علی شود.
یدالغتنامه دهخدایدا. [ ی َ دُل ْ لاه ](ع اِ مرکب ) دست خدا. (یادداشت مؤلف ) : خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک در دل از خط یداﷲ صد دبستان دیده اند. خاقانی .|| کمک و احسا
یدالجوزالغتنامه دهخدایدالجوزا. [ ی َ دُل ْ ج َ ] (اِخ ) (اصطلاح نجومی ) ابطالجوزا. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ابطالجوزا شود.
یدالعذراءلغتنامه دهخدایدالعذراء. [ ی َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) (اصطلاح نجومی ) جای سماک نزد منجمین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سماک شود.
یدانلغتنامه دهخدایدان . [ ی َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).به معنی دست . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اصطلاح عرفانی ) نزد صوفیه عبارت از اسماء متقابله ٔ
کاتب بغدادیلغتنامه دهخداکاتب بغدادی . [ ت ِ ب ِ ب َ ] (اِخ ) حسین بن احمدبن حجاج یا احمدبن محمدبن جعفربن حجاج شیعی امامی کاتب بغدادی نیلی مکنی به ابوعبداﷲ معروف به ابن الحجاج ، ادیبی ا
یدالجوزالغتنامه دهخدایدالجوزا. [ ی َ دُل ْ ج َ ] (اِخ ) (اصطلاح نجومی ) ابطالجوزا. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ابطالجوزا شود.
یدالعذراءلغتنامه دهخدایدالعذراء. [ ی َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) (اصطلاح نجومی ) جای سماک نزد منجمین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سماک شود.