یخ دربهشتلغتنامه دهخدایخ دربهشت . [ ی َ دَ ب ِ هَِ ] (اِ مرکب ) نوعی از حلوا باشد و بعضی گویند حلوای برنج است . (برهان ). قسمی از حلوا. (ناظم الاطباء). نوعی از حلوا. (غیاث ). نام حلو
یخ دربهشتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. نوشیدنی تهیهشده از یخ کوبیدهشده و شربت آلبالو، لیمو و امثال آنها.۲. خوراکی که از شیر، شکر، نشاسته، و گلاب تهیه کرده و پس از سرد شدن به شکل لوزی یا شکل دی
یخ در بهشتفرهنگ انتشارات معین( ~. دَ. بِ هِ) (اِمر.) 1 - نوعی نوشیدنی که از شیر و شکر و نشاسته درست کنند. 2 - شربت آبلیمو.
یخ تربهشتلغتنامه دهخدایخ تربهشت . [ ی َ ت َ ب ِ هَِ ] (اِ مرکب ) یخ در بهشت . نام حلوایی است معروف که در ایران می سازند. (آنندراج ). و رجوع به یخ دربهشت شود.
do upدیکشنری انگلیسی به فارسیانجام دهید، انجام دادن، اماده استفاده کردن، شروع بکار کردن، لخت شدن، مرمت کردن
یخ تربهشتلغتنامه دهخدایخ تربهشت . [ ی َ ت َ ب ِ هَِ ] (اِ مرکب ) یخ در بهشت . نام حلوایی است معروف که در ایران می سازند. (آنندراج ). و رجوع به یخ دربهشت شود.
قلیهلغتنامه دهخداقلیه . [ ق َ لی ی َ ] (ع اِ) گوشت بر تابه بریان کرده شده و به استعمال گوشتی که در روغن میان دیگ بریان کرده نانخورش سازند. (غیاث اللغات از کشف و منتخب بحر الجواه
ملغتنامه دهخدام . (حرف ) حرف بیست و هشتم ازالفبای فارسی و حرف بیست و چهارم از الفبای ابتثی (حروف هجای عربی که به ترتیب الف . ب . ت . ث آید، مقابل ابجدی ) و حرف سیزدهم از الفب
دسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت پسغذا، گاتو، کرم کارامل، ژله، پشملبا، کمپوت، بستنی، پلمبیر، آلاسکا، یخدربهشت، شیرینی▼ چیز شیرین