یامهلغتنامه دهخدایامه . [ م َ ] (مغولی ، اِ) یام . (آنندراج ). اسب پست . (از ناظم الاطباء). اسب چاپارخانه .
یتمةلغتنامه دهخدایتمة. [ ی َ ت َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یتیم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یتیم شود.
delimitedدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف شده، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitingدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف کردن، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
یامهلغتنامه دهخدایامه . [ م َ ] (مغولی ، اِ) یام . (آنندراج ). اسب پست . (از ناظم الاطباء). اسب چاپارخانه .
یتمةلغتنامه دهخدایتمة. [ ی َ ت َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یتیم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یتیم شود.
یام بردارلغتنامه دهخدایام بردار. [ ب َ ] (اِ مرکب ) مالیاتی که برای یامها در دوره ٔ امراء آق قویونلو می گرفتند. (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به یام شود.
تراخملغتنامه دهخداتراخم . [ تْرا / ت َ خ ُ ] (از فرانسوی ، اِ) مرضی است مسری و مزمن که در همجو، مخصوصاً در قسمت لاپلکی آن دانه هایی تولیدمی کند که کم کم به قسمت همجوی بن کیسی و ح
تمهقلغتنامه دهخداتمهق . [ ت َ م َهَْ هَُ] (ع مص ) نوشیدن شراب ساعتی بعد ساعتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و منه قولهم : ظلل یتمهق شکوة و قال اب