25 مدخل
تخریب شده، کاستن، کم کردن، کاهیدن، کسر کردن، گرفتن
کشش
تخریب، کسر شان، کسر، افترا، کاهش، بد گویی
جدا کردن
رد شد، جمع شدن، عقب کشیدن، تو رفتن
تخریب کننده