deactivatesدیکشنری انگلیسی به فارسیغیرفعال می کند، بی اثر کردن، ناکنش ور کردن، بی خاصیت کردن، از اثر انداختن
یاشلغتنامه دهخدایاش . (اِ) نوعی از پشم . || عمر و سال . (ناظم الاطباء). در این معنی ترکی است و هم اکنون در ترکی آذربایجانی معمول است .- یاشداش ؛ هم سن و همزاد و دارای یک سن .
یاشامیشیلغتنامه دهخدایاشامیشی . (مغولی ، ص ) یاسامیشی . پسندیده . || (اِ) تدبیر. کارسازی و سرانجام کارها. رجوع به یاسامیشی شود.