625 مدخل
۱. کودکی که پدرش مرده باشد؛ کودک پدرمرده.۲. (صفت) مفرد و یکتا از هر چیز.۳. (اسم) [قدیمی] دزد؛ راهزن.
بی سرپرست
۱. بیپدر، پدرمرده ۲. بیمانند، بینظیر
fatherless, orphan
یتیم.
یتیم . [ ی ُ ت َی ْ ی ِ / ی ُ ت َ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ).
طفل يتيم , بي پدر و مادر , يتيم کردن
۱بچه ی تیم ۲نوعی خورشت که از بادمجان،تخم مرغ و پیاز درشت ...
هدیه بی ارزش
کودک یتیم
لجوء , ملجا الايتام
يتيم
djellaba
جلفا
جلبابا
دجال
djellab
یتیم
یتیم خانه