یامجیکلغتنامه دهخدایامجیک . (ص ، اِ) یام . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ). نامه بر و پیک و قاصد. (ناظم الاطباء). || مالک و صاحب . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ). || شجیع و پهلوان . (فرهنگ فرن
یانیکلغتنامه دهخدایانیک . (اِخ ) از طوایف ترکمن ساکن ایران ، دارای 250 خانوار. (جغرافیای کیهان ص 104).
یازجیلغتنامه دهخدایازجی . [ زِ ] (اِخ ) ابراهیم بن ناصیف (1847 - 1906 م . 1263 - 1324 هَ ق .) ادیب وشاعربود و عبری و سریانی و فرانسوی می دانست و از نویسندگان طراز اول عصر خود بشم
یامجیکلغتنامه دهخدایامجیک . (ص ، اِ) یام . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ). نامه بر و پیک و قاصد. (ناظم الاطباء). || مالک و صاحب . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ). || شجیع و پهلوان . (فرهنگ فرن
یانیکلغتنامه دهخدایانیک . (اِخ ) از طوایف ترکمن ساکن ایران ، دارای 250 خانوار. (جغرافیای کیهان ص 104).
تلقیفلغتنامه دهخداتلقیف . [ ت َ ] (ع مص ) فروبردن طعام از گلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بلعیدن طعام . (از اقرب الموارد). || فروخورانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج
خفیةلغتنامه دهخداخفیة. [ خ ُ ی َ ] (ع مص ،اِمص ) خفیه . نهان . (یادداشت بخط مؤلف ). پوشیده . عدم آشکار. مخفی . (از ناظم الاطباء) : ادعوا ربکم تضرعاً و خُفْیَةً. (قرآن 55/7). قل
مقرلغتنامه دهخدامقر. [ م َ ق ِ ] (ع اِ) درخت صبر، یا درختی شبیه به آن . (منتهی الارب ).دارویی که آن را صبر گویند. (ناظم الاطباء). || زهر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا