یاسهلغتنامه دهخدایاسه . [ س َ / س ِ ] (اِ) ایاسه . خواهش و آرزو. (یسنا ص 125). خواهش و آرزو و به عربی تمنی گویند. (برهان ). آرزو. (غیاث ). تاسه (در تداول مردم قزوین ). آرزو را گ
یاسهلغتنامه دهخدایاسه . [ س َ / س ِ ] (اِ) مخفف یاسمن و یاسمین . نام زنی از کردان .- امثال :پا پای خر دست دست یاسه . (امثال و حکم ج 1 ص 494).
یآسةلغتنامه دهخدایآسة. [ ی َ س َ ] (ع اِمص ) نومیدی . خلاف رجا. یأس . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). یأس . (ناظم الاطباء).
یآسةلغتنامه دهخدایآسة. [ ی َ س َ ] (ع مص ) نومید گردیدن و بریدن امید را. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
یآسةلغتنامه دهخدایآسة. [ ی َ س َ ] (ع اِمص ) نومیدی . خلاف رجا. یأس . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). یأس . (ناظم الاطباء).
یآسةلغتنامه دهخدایآسة. [ ی َ س َ ] (ع مص ) نومید گردیدن و بریدن امید را. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
غرمینویلغتنامه دهخداغرمینوی . [ غ ُ ] (اِخ ) از رستاق مایمرغ است به فاصله ٔ دو یاسه فرسخ از سمرقند. (از انساب سمعانی ورق 407 ب ).
صحارلغتنامه دهخداصحار. [ ص ُ ] (اِخ ) ابن عیاش عبدی . یکی از نسابین و خطبای عصر معاویه و ازخوارج است . وی درک خدمت رسول (ص ) کرد و از او دو یاسه حدیث روایت کند. از اوست : کتاب ا
trailerدیکشنری انگلیسی به فارسیتریلر، یدک، پشت بند، ترایلر، اتومبیل یدک کش، ردپاگیر، پشتی، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن