26 فرهنگ

5095 مدخل


یاری

yāri

۱. کمک.
۲. [قدیمی] دوستی؛ همدمی؛ همراهی.
⟨ یاری جستن: (مصدر لازم) = ⟨ یاری خواستن
⟨ یاری خواستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی)
۱. کمک خواستن؛ مدد خواستن.
۲. استفاده کردن.
⟨ یاری دادن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) کمک کردن.
⟨ یاری رساندن: (مصدر لازم) کمک رساندن.
⟨ یاری کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی)
۱. کمک کردن.
۲. توانستن.
۳. [قدیمی] مدارا کردن.
۴. (مصدر متعدی) [قدیمی] تقویت کردن.

۱. اعانت، امداد، حمایت، خلط، دستگیری، رفاقت، عون، غوث، کمک، مدد، مساعدت، مظاهرت، معاضدت، معاونت، همدستی، همراهی، یاوری
۲. دوستی، مصادقت

agency, aid, assist, assistance, help, lift, relief, succor, succour, support