یادگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دگیری، تحصیل، طلبهگری، طلبگی، شاگردی، تلمذ، تعلیم تمرین، ممارست، تکرار، عادت دادن، آمادگی اخذ، کسب خودآموزی
یادگیریlearningواژههای مصوب فرهنگستانفراگیری اطلاعات یا الگوهای رفتاری یا تواناییهای جدید، بهصورت نسبتاً پایدار که مشخصۀ آن تعدیل رفتار درنتیجۀ تمرین یا مطالعه یا تجربه است
یادگیری از خطمشیpolicy learningواژههای مصوب فرهنگستانتغییر نسبتاً پایدار و تکاملی اندیشهها و دریافتهای سیاستسازان و سیاستگذاران در نتیجة تحقق یا بازنگری در احکام خطمشیهای موجود یا پیشین متـ . یادگیری از سیا
یادگیری از راه دورdistance learning, distance trainingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آموزش که در آن یاددهنده و یادگیرنده در مکانهای فیزیکی جدا و دورازهم قرار دارند و ارتباط آنها ازطریق ابزارها و رسانههای مختلف امکانپذیر است متـ . یادگیری