یادنوشتaide-mémoire, pro-memoria, memorandumواژههای مصوب فرهنگستانبیانیهای مکتوب حاوی نظر یک دولت، در باب مسئلهای خاص، که بلافاصله پس از ابلاغ شفاهی به نمایندة کشور دیگر، به او داده میشود
افسون خواندنلغتنامه دهخداافسون خواندن . [ اَ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) فسون خواندن . خواندن و یانوشتن کلماتی چند که سبب ایمنی از چشم زخم و زهر حیوانات باشد. افسون نوشتن . (ناظم الاطباء)
نوش لبلغتنامه دهخدانوش لب . [ ل َ ] (ص مرکب ) شیرین لب . نوشین لب . (ناظم الاطباء). آنکه دارای لبی مکیدنی است . (فرهنگ فارسی معین ) : هزارانْت کودک دهم نوش لب بوندت پرستنده در روز