حاجی یادارلغتنامه دهخداحاجی یادار. (اِخ ) نام دیهی است در ناحیه ٔ فخرعمادالدین که در وقف نامه ٔ مورخ به تاریخ 989 هَ . ق . از آن نام برده شده است و این ناحیه فخرعمادالدین در رستاق است
remuneratesدیکشنری انگلیسی به فارسیجبران می شود، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
remunerateدیکشنری انگلیسی به فارسیبازپرداخت، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
remuneratedدیکشنری انگلیسی به فارسیپرداخت می شود، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
remuneratingدیکشنری انگلیسی به فارسیبازپرداخت، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
باباطاهرلغتنامه دهخداباباطاهر. [ هَِ ] (اِخ ) باباطاهر عریان همدانی بوده و مسلک درویشی و فروتنی او که شیوه ٔ عارفان است سبب شد تا وی گوشه گیر گشته و گمنام زیسته و تفصیلی از زندگانی