یاختهلغتنامه دهخدایاخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) آخته . به معنی بیرون کشیده باشد اعم از آنکه شمشیر و تیغ را از غلاف بیرون کشیده باشند یا چیزی دیگر را از جای خود. (برهان ) برکشیده
یاختهفرهنگ انتشارات معین(تِ) 1 - (ص مف .) آخته ، بیرون کشیده . 2 - (اِ.) سلول ، سلول بدن موجودات زنده که دارای دو قسمت مهم سیتوپلاسم و هسته می باشد. یاخته ها در حقیقت کوچکترین قسمت ساخ
سختیاختهsclereidواژههای مصوب فرهنگستانیاختة سختآکندی که به حالتهای جورقطر (isodiametric) و نامنظم و اغلب منشعب دیده میشود و وظیفة آن ایجاد استحکام ساختاری در گیاه یا حفاظت از آن در برابر علفخوارا
کامهدانgametangiumواژههای مصوب فرهنگستانیاخته یا اندامی نزد برخی از گیاهان و جلبکها و قارچها که یاختههای جنسی تولید میکند
نوترکیبrecombinantواژههای مصوب فرهنگستانیاخته یا فردی با ترکیبات ژنی جدیدی که با هم در هیچیک از والدین دیده نمیشود