یاتاقانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهحلقۀ فلزی در اتومبیل که میله در داخل آن حرکت میکند. یاتاقان زدن: آسیب دیدن یاتاقانهای خودرو بر اثر نرسیدن روغن. یاتاقان سوزاندن: = یاتاقان زدن
یاتاغانلغتنامه دهخدایاتاغان . (ترکی ، اِ) قسمی شمشیر معمول ترک و عرب . شمشیر ترکی . اسلحه ای برای کشتن که بجای سلاح کمری اروپائی از کمر آویخته میشود. یتاغان . یاتاقان و یطقان ، سیف
یاطاقانلغتنامه دهخدایاطاقان . (ترکی ، اِ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد.یاطاقان بای
یاتاغانفرهنگ انتشارات معین[ تر. ] (اِ.)= یاتاقان . یاطاقان : وسیله ای فلزی یا لاستیکی یا چرمی ، که از ساییده شدن بازوی چرخ خودرو جلوگیری می کند.
bearingدیکشنری انگلیسی به فارسییاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت، متحمل
bearingsدیکشنری انگلیسی به فارسییاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت
یاتاقانگردjournalواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از محور که در داخل یاتاقان لغزشی قرار دارد و در درون آن میچرخد